icon--black icon--white
کارگاه آموزش جامع قراردادنویسی در تاریخهای ۲۹-۳۰-۳۱ فروردین ۱۴۰۳ برگزار می شود. اطلاعات بیشتر
کارگاه آموزش قراردادنویسی فارسی دوره پایه در دانشگاه مفید قم در تاریخهای ۱۷-۱۸ اسفندماه ۱۴۰۲ برگزار شد. اطلاعات بیشتر
کارگاه آموزش قراردادنویسی فارسی دوره پایه در دانشگاه علامه طباطبایی در تاریخهای ۱۸-۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار می شود. اطلاعات بیشتر

مدت قرارداد و اعتبار مفاد قرارداد

مدت قرارداد و اعتبار قرارداد-کانون قراردادنویسان ایران

یکی از سوالات اساسی ذیل ماده مدت قرارداد این است که آیا با پایان یافتن مدت قرارداد، استناد به مفاد قرارداد امکان‌پذیر است؟ به عبارت دیگر، اگر مدت قرارداد پایان یافت، دیگر قراردادی وجود خواهد داشت تا طرفین قرارداد بتوانند بر پایه آن الزام به ایفای تعهدات قراردادی را از یکدیگر مطالبه نمایند؟ مثلاً یکی از شروط ضمن قرارداد، اشاره به روش حل اختلاف طرفین از طریق داوری دارد. اگر مدت قرارداد منقضی گردید و طرفین نسبت به یک موضوع قراردادی اختلاف داشتند، آیا موظفند به داوری رجوع نمایند یا به دادگاه صالح؟ بدین معنا که آیا ماده داوری ضمن عقد کماکان وجود دارد تا طرفین برای حل اختلاف به آن ماده استناد کنند یا به دلیل عدم اعتبار قرارداد و به تبع آن، شرط ضمن عقد داوری باید به دادگاه صالح رجوع نمایند؟! این موضوع وقتی چالش بر انگیز است که متعهد در ایفای تعهدات قراردادی قصور یا تخلف ورزد و بدین جهت قرارداد منقضی گردد. آیا پس از منقضی شدن مدت قرارداد بدین سبب، متعهد می تواند از انجام تعهد سرباز بزند با این دلیل که دیگر قراردادی وجود ندارد؟ در مجموع در این یادداشت می خواهیم به این سوال مهم پاسخ دهیم که آیا بین مدت قرارداد و اعتبار مفاد قرارداد ارتباط مستقیم برقرار است یا خیر؟

پاسخ این است که اگر قرارداد مضبوط به زمان باشد و زمان آن به اتمام برسد، دیگر قراردادی وجود ندارد و عملاً طرفین قرارداد نمی توانند دیگر به قرارداد استناد نمایند. این مدت در متون قراردادی می تواند در معنای مدت اعتبار قرارداد نگارش شده باشد یا مدت ایفای تعهد.

البته باید توجه داشت که برخی قراردادها مانند قرارداد بیع وجود دارند که ماده مدت زمان در آنها راه ندارد. به مجرد انعقاد قرارداد بیع، مالکیت ثمن و مثمن منتقل می گردد و فقط برای تحویل مثمن و واریز ثمن مدتی قرار می دهند که ارتباطی به مدت قرارداد ندارد. اساساً ماده مدت قرارداد در بیع وجود ندارد. این موضوع در قراردادهایی مانند قرارداد وکالت یا مضاربه نیز می تواند وجود داشته باشد.

علیرغم حکم کلی که در بالا بیان گردید، شرایطی وجود دارد که می توان قرارداد را تا پایان ایفای تعهدات ضمن آن زنده نگه داشت که به شرح زیر می آید:

۱-    قراردادهای انجام کار بدون تعیین مدت

اگر قراردادی برای انجام کاری منعقد شده و در آن تنها به انجام کار اشاره گردد، متعهد موظف است ایفای تعهد را تا اتمام آن کار ادامه دهد. مثلاً اگر آسانسور ساختمانی معیوب گردید. تعمیرکار موظف به تعمیر آسانسور تا اتمام کار آن و تحویل آسانسور به مالک ساختمان است.

۲-    تمدید کلی قرارداد

طرفین می توانند قرارداد را تمدید کنند. با تمدید قرارداد، اعتبار آن هم تمدید می گردد. 

۳-    درج شرط تمدید قرارداد بنا بر اسباب مشخص

می توان بموجب برخی اسباب قراردادی، در متن قرارداد قید کرد که در صورت وقوع این شرایط، مدت قرارداد تمدید می گردد و نیازی به ابراز اراده طرفین در تمدید یا عدم تمدید وجود ندارد. برخی از این اسباب عبارتند از: 

الف-تاخیر مجاز یا غیر مجاز قرارداد:

به اعتبار متعهد، تاخیرات ضمن ایفای تعهدات قراردادی به مجاز و غیر مجاز تقسیم می گردد. در تاخیر مجاز، ایفای تعهد از سوی متعهد به سبب اسباب منتسب به متعهدله به تاخیر می افتد ولی در تاخیر غیرمجاز، متعهد راساً مقصر در تاخیر بوده و منتسب به وی می باشد. درست است که برای سبب تاخیر غیرمجاز میتوان از متعهد خسارت تاخیر مطالبه کرد ولی باید توجه داشت که حق مطالبه خسارات قراردادی ارتباطی با لزوم تمدید قرارداد ندارد؛ مگر اینکه تمدید قرارداد بدین اسباب شرط شود.

ب- تعلیق قرارداد

یکی از حقوق قراردادی که در ضمن یک قرارداد قید می گردد، حق متوقف کردن کارهای موضوع قرارداد بنا به درخواست یا دستور یکی از طرفین قرارداد است. این حق که معمولا برای متعهدله پیش بینی می گردد این اجازه را به وی می دهد که بنا بر اسبابی مانند مصلحت و صلاحدید خودش، تقصیر پیمانکار یا غیره بتواند اجرای تعهدات قراردادی را برای مدتی محدود معلق نماید. در اینصورت هم، به شرط درج ماده تعلیق در قرارداد، می توان مدت قرارداد را به میزان مدت تعلیقی تمدید شده محسوب نمود.

ج-فورس ماژور

یکی دیگر از شروط قراردادی که مستوجب تمدید قرارداد است، حالتی است که ایفای تعهدات قراردادی بنا بر اسباب غیر قابل پیش بینی، غیر قابل احتراز، غیر قابل کنترل و غیر قابل رفع معلق گردد. در اینصورت هم که در واقع تعلیق غیر ارادی قرارداد، بر خلاف مورد قبلی، رخ می دهد، مدت قرارداد به میزان مدت تعلیقی افزایش می یابد.

د- تمدید قرارداد اصلی

در موردی که طرفین قرارداد بر پایه قرارداد اصلی که بین یکی از طرفین قرارداد با کارفرمای خود منعقد کرده اقدام به انعقاد قرارداد فرعی می نمایند. در قرارداد فرعی می توان شرط کرد که در صورت تمدید قرارداد اصلی، قرارداد فرعی نیز قابل تمدید خواهد بود.

۴-    ادامه همکاری ضمنی طرفین قرارداد بر پایه قرارداد قبلی

گاهی هم طرفین قرارداد بدون توجه به مدت قرارداد، ایفای تعهدات قراردادی را بر پایه یک قرارداد ادامه می دهند. در اینصورت نیز می توان گفت که قرارداد به صورت ضمنی تمدید شده است و قرارداد منعقده کماکان معتبر است. گرچه درخصوص زمان پایان اعتبار این قرارداد محل اختلاف است، ولی حداقل می توان گفت که باید تفسیر کرد که طرفین قصد ادامه همکاری ضمنی تا چه زمانی را داشتند که البته استنباط آن بسیار مشکل است.

۵-    اعطای وصف استقلال

آخرین راه برای زنده نگه داشتن مفاد یک قرارداد قرارداد، اعطای وصف استقلال به برخی مواد قرارداد است. بدین معنا که طرفین قرارداد یک یا چند ماده از قرارداد را به مثابه یک موافقتنامه مستقلی درنظر بگیرند که اعتبار خود را از قرارداد نگرفته بلکه خود مستقلاً دارای اعتبار باشد. مثلاً در بخشی از ماده داوری اینگونه قید می گردد که «این ماده به عنوان موافقتنامه ای مستقل از قرارداد تلقی شده و دارای وصف استقلال است.» با این نوع نگارش، حتی با انقضای مدت قرارداد، این مواد قراردادی معتبر باقی می مانند.